داستان فیلم دربارهٔ کلاور و دوستانش است که یک سال پس از ناپدید شدن مرموز دوستشان، ملانی، به دره‌ای دورافتاده می‌روند تا راز این حادثه را کشف کنند. آن‌ها در یک مرکز گردشگری متروکه با قاتلی نقاب‌دار مواجه می‌شوند و به‌طرز وحشتناکی به قتل می‌رسند. با این حال، هر بار پس از مرگ، دوباره در ابتدای همان شب بیدار می‌شوند و این کابوس را بارها تجربه می‌کنند. تنها راه فرار از این چرخهٔ مرگبار، زنده ماندن تا سپیده‌دم است و ...

بیلی باستون و خانواده عجیب او که با گفتن کلمه جادویی "شزم" تبدیل به ابرقهرمانانی با قدرت‌های ویژه می‌شوند، باید باری دیگر به صحنه نبرد بازگردند. ظاهرا دختران اطلس به سلاحی دسترسی پیدا کرده‌اند که می‌تواند دنیا را نابود کند و ...

توانایی و قدرت شزم جادویی هزارساله است که توسط جادوگری به نام ماماراگان به یک نفر در طی هزار سال بخشیده می‌شود و از قضا این قرعه به نام جوانی کم‎ تجربه به نام بیلی بتسون می‎افتد که باعث به وجود آمدن ماجراهای فراوانی می‎شود و…

یک عروسک ساز و همسرش چندین سال پس از مرگ غم انگیز دخترشان، یک راهبه و چند دختر یتیم را به خانه‌شان راه میدهند که بزودی تبدیل به هدف عروسک مرموز "آنابل" می شوند ...

ربکا (ترسا پالمر) در دوران کودکی ترس بزرگی را در مقابل خود می دید و آن زمانی بود که چراغ ها خاموش می شدند. اما بعدها ترس مشابهی گریبان‌گیر برادر کوچکتر ربکا به نام مارتین (گابریل بیتمن) می شود که با ایجاد مزاحمت از جانب یک نیروی ناشناخته در تاریکی مطلق همراه می باشد. طولی نمیکشد که مشخص می شود این نیروی ناشناخته ارتباطی با مادر آنها (ماریا بلو) و گذشته‌ی او دارد...